جدول جو
جدول جو

معنی خش آچه - جستجوی لغت در جدول جو

خش آچه
گردویی که پوستش به راحتی جدا شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خش خشه
تصویر خش خشه
خش خش، صدای حرکت خفیف دو چیز بر روی یکدیگر مانند کاغذ، برگ خشک و پارچۀ آهاردار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشتچه
تصویر خشتچه
خشتک، قسمت میانی شلوار که دو پاچۀ آن به هم وصل می کند یا تکه پارچه ای که در این قسمت دوخته می شود، تکه پارچه ای که در زیر بغل لباس دوخته می شد، برای مثال به جای خشتچه گر شست نافه بردوزی / هم ایچ کم نشود بوی گنده از بغلت (عماره - شاعران بی دیوان - ۳۵۳)
فرهنگ فارسی عمید
(خِ چَ / چِ)
خشت کوچک. خشتک، پارچۀ چهارگوشه ای که در زیر بغل جامه دوزند. (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) ، سونچه. سوژۀ پیراهن و جبه. (از فرهنگ اسدی نخجوانی). بغلک. (یادداشت بخط مؤلف) :
بجای خشتچه گر شصت نافه بردوزی
هم ایچ کم نشودگند زشت آن بغلت.
عمارۀ مروزی.
، پارچۀ چهارگوشه ای که میان تنبان دوزند. (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف). خشتک، آینۀ زانو. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
خشت کوچک، قطعه ای پارچه مربع که در انتهای آستین لباس و زیر بغل دوخته شود، قطعه ای پارچه که بین دو پاچه شلوار میدوزند خشتک
فرهنگ لغت هوشیار
به وسیله بوسه، دل کسی را با روبوسی به دست آوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مکانی در حوزه خانقاه پی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی